یک هشدار مهم درباره چین؛ نباید فریب بیانیهها را خورد | لازم باشد یک ساعته سند همکاری ۲۵ ساله کنار می رود | سیاست چین برای به حداکثر رساندن منافع ملی
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۳۳۸۹۷
همشهری آنلاین - گروه سیاسی: روابط ایران و چین و سند همکاریهای ۲۵ ساله پس از سفر رییس جمهور این کشور به عربستان همچنان در میان افکار عمومی محل بحث است. حتی سفر معاون نخست وزیر چین به ایران و تاکید بر تمامیت ارضی کشور نیز تاثیر چندانی به ابهامات در مواضع اخیر رییس جمهور چین نداشته است.
همه اینها نیز در شرایطی است که منابع آگاه از سفر رییس جمهور به چین در دو ماه پیش رو خبر میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این دیپلمات پیشین ایرانی تاکید کرد که نباید فریب بیانیهها را خورد و باید توجه به عملکردها در روابط خارجی داشت.
سفر رییس جمهور چین به عربستان چه نشانههایی از سیاستهای فعلی این کشور در روابط خارجی دارد و آیا حاکی از تغییر رویکرد چین در قبال ایران است؟
به طور معمول اساس و عامل تعیینکننده روابط خارجی کشورها منافع ملی است و هر دولتی موظف است که منافع ملی خود را به حداکثر برساند. بنابراین منافع ملی و به تبع آن تمامیت ارضی و امنیت ملی مواردی است که دولتها به هیچ وجه نباید از آن عقب نشینی کنند. طبیعتا حداکثر منافع ملی ممکن است در مقاطع کوتاه بنابه تحولات تغییر کند. به این دلیل تعهدات یا قرار و یا تعاریف روابط دوجانبه تغییر میکند. به طور مثال روابط ایران و آمریکا قبل و بعد از سال ۵۷ به کلی تغییر میکند. همانطور که انقلاب اسلامی روابط با دیگر کشورها را نیز تحت تاثیر قرار داد.
اصل دوم در سیاست خارجی این است که دولتها سیاست واقعی خود را علنی نمیکنند. بنابراین روابط خارجی بیش از آنچه در ظاهر نشان داده میشود محرمانه است. به این ترتیب ممکن است دولتها با یکدیگر قراردادی را بنویسند و امضا کنند اما هدف آنها چیز دیگری باشد. بنابراین دولتها باید هوشمندی، دقت، آینده نگری و همه جانبهنگری را اصل بدانند. به همین دلیل است که میگویند در روابط خارجی دوست و دشمن نداریم یا حداقل دوست و دشمن دائمی نداریم. بر این اساس منافع ملی ممکن است تغییر کند.
به این ترتیب فکر میکنید چینیها در راستای منافع ملی امتیازاتی به اعراب دادند؟
دولت چین به عنوان دولت بزرگ و قدرتمند برای ادامه توانمندیها خود در سطح جهانی به دنبال منافع خود است و اگر تصور میکنیم که این دولت به منافع ما فکر میکند اشتباه میکنیم. حتی دولت سعودی که خود را مسلمان میداند اینچنین به ما صدمه میزند و خیانت میکند چه برسد به چین. این موضوع به این دلیل است که جمهوری اسلامی را مغایر با منافع ملی خود میداند و تمامی امکانات خود را علیه ما بسیج میکند. در همین راستا عربستان امتیازات بزرگی را به دولت چین میدهد تا بتواند از دولت چین امتیازی علیه ایران بگیرد. این موضوع واقعیت و ما نباید از آن غافل شویم.
فکر میکنید این اتفاق باعث تغییر رویکرد در ایران میشود؟ به بنبست رسیدن مذاکرات چقدر در مواضع اخیر چینیها تاثیرگذار است؟
از ابتدای انقلاب نظر جمهوری اسلامی این بود که با همه دولتها رابطهای بر مبنای منافع متقابل داشته باشد. حضرت امام فرمودند که ما میخواهیم با همه دولتها رابطه داشته باشیم. البته ایشان اسرائیل را داخل دولتها نداشتند و تاکید کردند که با آمریکا نیز اگر آدم بشود میخواهیم رابطه داشته باشیم. این اگر آدم بشود یعنی توجه به تمامیت ارضی، امنیت ملی داشته باشد و رابطه با بر اساس احترام متقابل تعریف کند.
دولت چین برای به حداکثر رساندن منافع ملی سیاستی را انتخاب کرده که بر مبنای ارتباط با همه دولتهاست. مگر اینکه شرایطی استثنایی و غیرممکن به وجود بیاید. بنابراین موضعگیری اخیر ضمن اینکه باید محکوم شود و دور از انتظار بود در روابط چین با ایران تاثیری نداشته باشد. چراکه روابط چین با ایران برای منافع ملی دو کشور حائز اهمیت است.
به نظر شما سند همکاری ۲۵ ساله نیز تحت تاثیر این اتفاقات قرار میگیرد؟
چینیها اگر لازم باشد این سند را در یک ساعت کنار میگذارند. همانطور که ما نیز اگر این سند منافع ملی را تامین نکند همین کار را میکنیم. تمام قراردادهای دنیا تابع منافع ملی است و باید توجه داشت که سند همکاریهای دو کشور نیز اجرایی و تعهدآور نیست و چارچوبی کلی برای همکاریهای میان دو کشور در حوزههای مختلف است. به این ترتیب چینیها به راحتی میتوانند یا به کلی به سند عمل کنند یا حتی دو برابر آن عمل کنند و این موضوع به منافع ملی آنها بستگی دارد.
ما باید به گونهای رفتار کنیم که دولت چین مستقیم یا غیرمستقیم اعلام کند که حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه را تایید میکنیم. نکته دیگر نیز اینجاست که چندان نباید به این بیانیهها اعتنا کرد و بیشتر باید به عملکردها توجه داشت. نباید فریب بیانیهها را از هر سمتی که باشد بخوریم. باید توجه کنیم که معاون نخست وزیر چین به ایران آمده و اعلام کرده که در راستای سند تحول قرار است که کارهای اجرایی بزرگی آغاز شود. بنابراین تاکید میکنم که باید به عملکردهای توجه کنیم و اساس رویکردها و سیاستگذاری در رابط خارجی را هم منافع ملی و تضمین آن قرار دهیم.
کد خبر 728569 منبع: همشهری آنلاین برچسبها قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین ایران و چینمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین ایران و چین روابط خارجی سند همکاری رییس جمهور بیانیه ها منافع ملی دولت چین ۲۵ ساله دولت ها چینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۳۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فعالشدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقامهای ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشستها میتوانند مقدمهای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزههای جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشورهای خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاههای تاریخی موجب وارد آمدن آسیبها و خساراتی شده است.
با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژهای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تورهایی به کشورهای آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقاییها را یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.
معادلهای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمودهای عینیتری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
۱. بازارِ رو به رشد کشورهای آفریقاییقاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخصهای اقتصادی در شمار قابل ملاحظهای از کشورهای افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشورها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره میکنند.
در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوارها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشورهای آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل میکنند. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. میتواند کالاهای ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشورهای آفریقایی میتوانند آنها را در مقایسه با نمونهای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.
موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.
۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللیبلوک کشورهای آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهادها و سازمانهای بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آنها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهادهای بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.
در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشورهای آفریقایی میتواند روی کارتِ رایدهی آنها در نهادهای بین المللی حساب ویژهای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر به حساب میآید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنشها و رقابتهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار میشود.
۳. توسعه نفوذ بینالمللی ایران در قالب یک قدرت منطقهایدر نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقهای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقهای، طرح و برنامههایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مسالهای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب میشود.
حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیتهای نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشورهای آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشورهای آفریقایی، بسترهای مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده اند.
بسترها و ظرفیتهایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقهای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار میشوند. معادلهای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.